شور را از شعرهای دفترم
دزدیده اندتازگی را از غزل های ترم دزدیده اند
دیر گاهی شادی از لب هایمان پر بسته است خنده را از غنچه های پرپرم دزدیده اند
دیگر اشکی نیست تا جاری شود در سوگ منگریه را هم از بساط مادرم دزدیده اند
گفته بودی تو : "کلاهت را ..."بیا اینک ببینتا کلاه عقل را هم از سرم دزدیده اند
انتظار مهربانی از همه بیهوده استعشق را هم از نگاه دلبرم دزدیده اند
گر ندارد شوق پرواز از لب بام بلابال را از شانه های کفترم دزدیده اند
تا که غفلت کرده ام یک لحظه دیدم سارقان
سایه ام را نیز از پشت سرم دزدیده اند#جواد_مهربان
drjavadmehraban@
+
نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم آذر ۱۳۹۶ساعت 9:26  توسط دکتر جواد مهربان
|
مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 215 تاريخ : جمعه 1 دی 1396 ساعت: 1:30